کد مطلب:33174
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
آيا زمان مرگ هر انساني از پيش، معيّن است و عاملي ديگر در طول يا كوتاهي عمر اثر ندارد؟
از آيات و روايات بر مي آيد كه مرگ، دو گونه است:
1. مرگ حتمي كه وقتي معين دارد و از سوي پروردگار تعيين شده است; چنان كه خداوند در قرآن مي فرمايد: «اذا جاء اجلهم لايستاخرون ساعة و لايستقدمون; زماني كه مرگشان فرا رسد، ساعتي پس و پيش نخواهد شد».
2. مرگي كه آن را «اجل معلّق» مي خوانند. عواملي كه باعث كوتاهي يا طول عمر مي شوند، در اين نوع خيل اند. از اين رو، امام صادق((عليه السلام)) مي فرمايد:
«من يموت بالذنوب اكثر ممن يموت بالاجال و من يعيش بالاحسان اكثر ممن يعيش بالاعمار(1); شمار كساني كه از گناهان مي ميرند، افزونتر است از كساني كه با سرآمدن عمر مي ميرند و شمار كساني كه به سبب نيكوكاري طول عمر مي يابند، بيشتر است از كساني كه با عمر حقيقي خويش زندگي مي كنند».
مقصود حديث اين است كه گناهان، اجل را تغيير مي دهند و نيكوكاريها عمر را افزون مي كند، يعني با اين كه ميزان عمر انسان به حكم قضا و قدرالهي تعيين شده است، امّا اين امور در آن دست مي برند. البته - چنان كه گفته شد - اين تغيير نيز به قضا و قدر الهي است.
روزي امام علي((عليه السلام)) در سايه ديواري كج نشسته بود. از آنجا دور شد و در زير سايه ديواري ديگر نشست. به آن حضرت گفتند: «يا اميرالمومنين! تفّر من قضاء اللّه; آيا از
ـــــــــــــــــــــ
1 - بحارالانوار، ج 5، ص 140.
ـ807ـ
قضاي الهي مي گريزي؟» فرمود: «افرّ من قضاء اللّه الي قدر اللّه; از قضاي الهي به سوي قدر الهي مي گريزم».
به هر حال، خود را از خطر دور نگه داشتن، پرهيز از امر خداست به امر خدا. بيمار ممكن است با نرفتن نزد پزشك و بي خبري از داروي درد خويش از دنيا برود كه نرفتن او نيز به امر خداوند بوده است; ولي اين چگونه مردن را خود برگزيده است. از اين رو، همواره بهترين قضا را طلب مي كرده اند; زيرا آگاه بوده اند كه براي هر موردي، قضا و قدرهاست و آنان از خدا بهترين را مي خواسته اند.
( بخش پاسخ به سؤالات )
ـ808ـ
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.